محيا کوچولومحيا کوچولو، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره
امیرنیکان کوچولوامیرنیکان کوچولو، تا این لحظه: 7 سال و 2 ماه و 20 روز سن داره
پسرعمه پوریاپسرعمه پوریا، تا این لحظه: 7 سال و 4 ماه و 7 روز سن داره
دخترخاله سارینادخترخاله سارینا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره

فرشته اي بنام محیا

حضور موثر!

سلام به همه! اين روزها من يه عضو خيلي موثر تو خونه شدم! اينو از اونجا فهميدم كه ماماني و بابايي دائم منو دنبال ميكنن ببينن چكار ميكنم! يا اينكه هر وقت دارن كاري انجام ميدن، همون موقع منم تو كارا نظر ميدم! مثلا ... ← ماماني داره تو آشپزخونه غذا درست ميكنه يا پاي ظرفشوييه، من سريع ميرم ميچسبم به پاش و تا اونو نكشم بيرون از آشپزخونه كوتاه نميام! ← بابايي نشسته داره بيخودي تلويزيون نگاه ميكنه! من سريع ميپرم تو بغلش يا شبكه رو عوض ميكنم يا كلا تلويزيونو خاموش ميكنم! ← ماماني يه كتاب تربيت كودك برداشته داره بيخودي مطالعه ميكنه! من سريع ميرم كتابو از دستش ميكشم ميگم مممممم! ← بابايي پشت لپ تاپ نشسته داره بيخودي دكمه ...
31 شهريور 1391

تست هوش!

سلام به همه! يكي از ني ني هاي دانشمند ميگه ني ني هاي كوچولو خيلي بيشتر از اون چيزي كه ماماني و بابايي شون فكر ميكنن باهوش هستن، و مسائل رو درك ميكنن، فقط ممكنه نتونن اونو نشون بدن يا به بقيه بفهمونن! واقعا گل گفته هر كي گفته! احتمالا خودشم يه ني ني باهوش بوده! منم براي اينكه ببينم هوش ماماني و بابايي در  زمينه درك ني‌ني ها چقدره! امروز يه كم سورپرايزشون كردم! امروز من و بابايي داشتيم با چندتا ماژيك بازي ميكرديم كه بابايي موقع جمع كردن شروع به شمردن كردن، ... تا گفت يك، من بلافاصله گفتم دو! و تا گفت دو من بلافاصله گفتم سه! ماماني و بابايي دو تا شاخ معنوي! روي سرشون درومده بود دهنشون باز مونده بود و تا مدتها اينجوري همد...
31 شهريور 1391

روزي براي دختران!

سلام به همه! امروز برام چندتا پيام تبريك اومده بود كه محيا كوچولو روزت مبارك! هر چي فكر كردم ديدم من كه كاري نكردم يا هنوز كاره اي نشدم كه روز داشته باشم؟ اما بعدش كه به وبلاگ دوستاي گلم سر زدم ديدم امروز يه روز خاص براي دختراي نازنازيه! روز دختران! ني ني و غير ني ني هم نداره! چقده خوبه آدم يه روز براي خودش داشته باشه و بقيه هي بهش تبريك بگن! منم روز دختر و روز تولد حضرت فاطمه معصومه رو به همه دختران و بخصوص دخملاي گل ني ني وبلاگي تبريك ميگم!
28 شهريور 1391

سفري از جنس نور و باران!

سلام به همه! ما بازم از سفر برگشتيم! شكر خدا اين سفر هم بسلامت طي شد و بعد از كلي كسب تجربه و خاطره و ديدن دوستاي گل ني ني وبلاگي و غير ني ني وبلاگي، جريان زندگي باز عادي شد! اين سفر رو زميني رفتيم و خيلي طول كشيد! دو روز و دوشب رفتن و دو روز و دو شب هم برگشتن تو راه بوديم و 5 روز هم مشهد بوديم، سفر زميني سخت و طاقت فرسا بود ولي تجربه خوبي بود و خيلي ها و خيلي جاها رو تونستيم از نزديك ببينيم! يه اتفاق خوب تو اين سفر ديدن سه تا از دوستاي گل ني ني وبلاگي بود: اولين ديدار با اميررضاي ناز و خانواده دوست داشتني اش كه از دوستاي قديمي بابايي و ماماني هستن كه تو راه رفتن به مشهد تو شهر علي آباد رفتيم خونشون ديديمشون!   ...
22 شهريور 1391

مشدي محيا از زمين و از هوا!

سلام به همه! نميدونم چجوري بگم؟ البته خيلي خدا رو شكر ميكنم كه دوباره نائب الزياره فاميل و دوستاي گلم تو سفر مشهد شدم! ماماني و بابايي ديگه براشون يقين شده كه من دختر روزي داري ام! چون خودشون 5 سال بود مشهد نيومده بودن ولي امسال با من دو تا سفر شيرين به فاصله چند روز براشون جور شد! اينبار البته زميني اومديم و دو شب و دو روز سفرمون طول كشيد تا رسيديم مشهد! من براي اولين بار بين راه شب رو تو چادر خوابيدم و خيلي چسبيد! چند ساعتي رو هم مهمون يكي از دوستاي ني ني وبلاگي بوديم كه باباي اميررضا پيشدستي كرد عكسش رو منتشر كرد! فعلا هم كه تا آخر هفته مشهديم! التماس دعا!     ...
20 شهريور 1391

روياي چهارده ماهگي!

سلام به همه! در اوج سفرهاي تابستوني ما، چهارده ماهگي من هم بي سر و صدا گذشت! اين ماه واقعا ماه سفر بود تقريبا كلش رو تو سفر بوديم و ني ني هاي بزرگ قديمي واقعا گل گفتن كه:   ‍« آدم تو سفر ساخته ميشه و با خيلي ها آشنا ميشه» منم تو اين سفرها هم خيلي كارهاي جديد ياد گرفتم و هم با خيلي دوستاي جديد آشنا شدم! يكي از چيزاي جالبي كه ياد گرفتم گفتن الله اكبر و صلوات فرستادنه كه خيلي مورد توجه حضار قرار ميگيره!   ...
19 شهريور 1391

عذر خواهي كودكانه!

سلام به همه! اول بايد يه معذرت خواهي كنم از دوستاي عزيزي كه برام نظر دادن و من تو مدت سفرم نميتونستم بهشون سربزنم و جواب محبتهاشون رو بدم، واقعا ما رو ببخشيد و قول ميديم كه در اولين فرصت به ديدنتون بيايم!
19 شهريور 1391

راه رفتن!

سلام به همه! چندتا فيلم از راه افتادنم داشتم كه چند وقت نميشد آپلودشون كنم، ولي بالاخره شد! فيلمها تقريبا مربوط به مرداد ماهه ولي دوست داشتم براي يادگاري اينجا بذارمشون! الان ديگه در راه رفتن كاملا حرفه اي و مسلط هستم! مطلب راه رفتن چهار تا فيلمه كه از برداشت اول تا چهارم ميتونيد ببينيد.
8 شهريور 1391