محيا کوچولومحيا کوچولو، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره
امیرنیکان کوچولوامیرنیکان کوچولو، تا این لحظه: 7 سال و 2 ماه و 15 روز سن داره
پسرعمه پوریاپسرعمه پوریا، تا این لحظه: 7 سال و 4 ماه و 2 روز سن داره
دخترخاله سارینادخترخاله سارینا، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره

فرشته اي بنام محیا

فرهنگ لغات جلد چهارم!

ضمن تبريك ماه مهماني خدا به دوستاي گلم و التماس دعا يه مدتيه كه ميخواستم فرهنگ لغات جديد منتشر كنم ولي اينقده كلمات و جملات زياد متنوع شده كه قابل جمع آوري نيست! ولي بعضي از موارد جالب را معرفي ميكنم: دانگشاد آزاد (DanGoshad Azad): دانشگاه آزاد بانک: هرجایی که یه تابلوی بزرگ داشته باشه! البته بجز بانک ملت که آرم و علامتش رو میشناسم دش شما: دست شما درد نکنه! لطفا ... ببخشید... تشريف بياريد بالا! دستت درد نکنه پرنده پرواز ميكنه رخت پهن بكنيم خسته شدم حوصله سر رفت خوشم نمیاد درد گرفتم! سرم درد گرفتم! مامانی دوستت دارم فکر کنم ... یه کم داغه! با عروسکا: عزیز بشی، ناناز بشی منو تنها نذار تو رو خدا بخر چ...
21 تير 1392

دون دون!

سلام به همه! گفته بودم من يه كلمه كليدي و مهم دارم كه هر كجا در فرهنگ لغاتم، براي چيزي واژه‌اي پيدا نميكنم، اون چيز ميشه:   «دون دون!»   حالا ماماني و بابايي موندن من اين كلمه رو از كجا ياد گرفتم و چجوريه كه هرجا يه چيز جديد ميبينم، اسمش ميشه دون دون!     ...
11 اسفند 1391

فرهنگ لغات من-جلد سوم!

آبه: خوابه آبي آي لوبيا!: I Love You! الهم دلللالا محمد و ال محمد: صل علي به صورت چندين بار دللا لا تكرار ميشه! ابو: ابرو اس ام اس: پيامك! ادس: عكس اردك اسب اول اي يا: خيار بَ شَني: بستني بابابزرگ بانك ببر برنج بسه! پاشو! بيا بيا ديگه! بيني پروانه پوشك تدبچه: تربچه تولد تموم شد جعبه جيب چطوري؟ خرس خمير خونه چشم دادر: چادر داغه / سرده / يخه دارو: كه خوردنش قبلا با جنگ و دعوا بود ولي جديدا سعي ميكنم در خوردنش بيشتر همكاري كنم! دلام: سلام ددن: دهن! دوربين راكت (بدمينتون) روشن/خاموش زرافه شير صورتي عوضي! : فكر بد نكنيد، واژه جديدي براي پوشك! يا عوض كردن پوشك!...
5 اسفند 1391

فرهنگ لغات من-جلد دوم

انور (anor): انار انّور (annor): انگور ققا (اولا ميگفتم):حالا ديگه ميگم غذا اووه (oovvah): براي بيان تعجب از زياد بودن چيزي، ماماني بعضي وقتها كه پوشك منو باز مي‌كرد ميگفت اووه! حالا منم ياد گرفتم به محض باز شدن پوشك ميگم اووه! پر ياخالي فرق نميكنه! اووه! بارني: شخصيت عروسكي باطري بالون يا بالدن: بالكن بده بگير بلي يا بله: در جواب چند سوالي كه دوستشون دارم! نه: در جواب بقيه سوالات! بنّامه: برنامه كودك تلويزيون بي: بيسكوييت بيا بياو: پياز بيرون: همون بيرون رفتن پوتي: روم به ديوار پي پي! البته بعد از وقوع! جارو جياب: جوراب چجوري؟ حله: حلقه هاي هوش خيار دايي: چايي دو: دوغ دوباره ديش: روم به...
11 آذر 1391

فرهنگ لغات من-جلد اول

سلام به همه!  چند روزه داريم همگي تو خونه فكر ميكنيم كه من تا حالا چه كلمه هايي رو ميتونم بگم و چه بازيهايي رو ياد گرفتم و از اين چيزا! حالا يه ليست درست كرديم كه يادگاري 15 ماهگي بمونه: آب آبه به معني حموم! آره آلو افتاد الو  (وقتي تلفن جواب ميدم!) الله ابر (الله اكبر) الا... (با آهنگ صلوات، كه بقيه اشم اگه حال داشته باشم ميگم!) بابا باد بادون (بادوم) باز (باز كردن چيزي) بازي بالا برنامه بريم بله بيدون (بيرون) پايين پسته تب تاب (لپ تاپ) تِتاب (كتاب) توپ توتو دا (داغ) د َ دَ زيتون علّو (به معني عروسك) كبش (كفش) گردو گوجه ما (ماست) مامان ميام نون هلو  ...
9 آذر 1391
1