سفري از جنس نور و باران!
سلام به همه!
ما بازم از سفر برگشتيم! شكر خدا اين سفر هم بسلامت طي شد و بعد از كلي كسب تجربه و خاطره و ديدن دوستاي گل
ني ني وبلاگي و غير ني ني وبلاگي، جريان زندگي باز عادي شد!
اين سفر رو زميني رفتيم و خيلي طول كشيد! دو روز و دوشب رفتن و دو روز و دو شب هم برگشتن تو راه بوديم و 5 روز هم
مشهد بوديم، سفر زميني سخت و طاقت فرسا بود ولي تجربه خوبي بود و خيلي ها و خيلي جاها رو تونستيم از نزديك ببينيم!
يه اتفاق خوب تو اين سفر ديدن سه تا از دوستاي گل ني ني وبلاگي بود: اولين ديدار با اميررضاي ناز و خانواده دوست داشتني اش
كه از دوستاي قديمي بابايي و ماماني هستن كه تو راه رفتن به مشهد تو شهر علي آباد رفتيم خونشون ديديمشون!
امير رضا مسافر كوچولو هديه اي از بهشت
در سومين روز سفر با خانواده محترم باران نازنين تو مشهد آشنا شديم كه ديدارمون در لحظات زيباي اذان مغرب تو حرم امام رضا(ع)
بود، يه ديدار بياد موندني در يه جاي بياد موندني در لحظاتي بياد موندني! اما بدون گرفتن عكس! چون دوربين رو تو هتل جا گذاشته بوديم!
اين عكس رو هم ماماني باران جون با موبايلش ازمون گرفت، ولي حيف كه شب بود و موبايل بود و دو تا ني ني پر جنب و جوش كه
اجازه گرفتن هر گونه عكس هنري را به كسي نميدن!
باران سادات خوشگل (عشق من باران من)
سومين ديدار ني ني وبلاگي با ماماني و بابايي رضاجوني تو روز پنجم سفر كه اونم ظهر جمعه تو حرم امام رضا (ع) بود كه البته
خود ني ني نيومده بود، و ماماني و بابايي ني ني رو تو حرم امام رضا (ع) ديديم و باهاشون آشنا شديم.
البته خيلي دوست داشتيم يه ديدار مفصل تر با دوستاي ني ني وبلاگي داشته باشيم! ولي ماماني ميگه پشت سر هر ني ني شاد
و سرحال يه ماماني خسته و پركار وجود داره! و ما ني ني ها نبايد اينقده براي خوشي خودمون و ديدن همديگه ماماني رو به زحمت بندازيم!
همين كه با دوستاي گلمون آشنا شديم و بهشون زحمت داديم رفتيم خونشون يا اونا اومدن حرم، خودش سعادتيه كه نصيب هركسي نميشه!
چي بگم والا؟!
اما ادامه سفر ...
اولين تجربه كمپينگ رو هم با خوابيدن تو چادر مسافرتي تو استراحتگاه پارك ملي گلستان كسب كردم و چقدرم كيف داشت!
اينقده كيف داشت كه آفتاب اومده بود وسط آسمون و من حاضر نبودم از خواب بيدار شم و راه بيفتيم!
پارك زيباي لاهيجان و شيطان كوه كه ما آخر شب رسيديم اونجا و شام خورديم و چندتا عكس تو تاريكي گرفتيم!
بازهم مشهد و گنبد و بارگاه امام رضا(ع) و توفيق زيارت!
سرگرمي من تو هتل رفتن جلوي آكواريوم و سر به سر گذاشتن با ماهي هاي زيباي داخل آكواريوم بود!
و سرگرمي من تو حرم رفتن پيش كبوتراي امام رضا (ع) و دون دادن به اونا و تماشاي پرواز كردنشون بود!
و سرگرمي ديگه مون تو مشهد سر زدن به بازارها و مراكز تفريحي و خريد سوغات و اسباب بازيهاي متنوع براي من بود!
برگشتني شمال همش بارون بود و بارون و ما فقط ميخواستيم از بارون بگذريم و به خونه برسيم!
اينم منم! بعد از سفر و اسباب بازيهايي كه فعلا باهاشون سرگرم هستم تا هوش و استعدادم تقويت بشه!!