محيا کوچولومحيا کوچولو، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 5 روز سن داره
امیرنیکان کوچولوامیرنیکان کوچولو، تا این لحظه: 7 سال و 1 ماه و 23 روز سن داره
پسرعمه پوریاپسرعمه پوریا، تا این لحظه: 7 سال و 3 ماه و 10 روز سن داره
دخترخاله سارینادخترخاله سارینا، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 5 روز سن داره

فرشته اي بنام محیا

فرهنگ لغات جلد 5!

1392/6/8 23:29
نویسنده : محیا کوچولو
495 بازدید
اشتراک گذاری

جونم بالا اومد! (موقعي كه خسته ميشم!)

دلم شكست! (موقعي كه يه چيزي بخوام بهم ندن!)

بريم جلسه! (وقتي بريم دانشگاه!)

 آب ميمون!: آب ليمو!

خاك به سرم! (موقعي كه شيرينكاري كنم!)

خدا مرگم بده! (بازم موقعي كه شيرينكاري كنم!)

والا چيزي نديدم!

طعمش فوق العاده اس! (وقتي بستني شكلاتي ميخورم!)

جديدا اينطوري شده!

از تهران خريدم! (وقتي يه چيزي رو بپرسن از كجا خريدي؟!)

بابا معطل ميكنه! (وقتي ميخوايم بريم بيرون!)

بابا فس فس ميكنه! (بازم وقتي ميخوايم بريم بيرون!)

ايميل زدم همسايه مون!

مطمئنم!

انتخاب كردم!

لباسام به هم ميان! (در مورد لباس پوشيدن خودم و ماماني و بابايي حسابي نظر ميدم و وقتي هر لباسي ميپوشم ميگم!)

وقتي يه چيزي رو بخوام به طور هوشمندانه اي خودم رو لوس ميكنم و كلمات رو ميكشم! (بعضي ها ميگن با لهجه اصفهاني ميگم!)

چند وقت قبل ماماني در حال بازكردن درب يه كنسرو براي من انگشتش به ظور عميقي بريد كه چندتا بخيه خورد! و من كلي نگران شدم

و هي بهش دلداري ميدادم كه چيزي نشده! و...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

مامان سهند و سپهر
9 شهریور 92 8:13
واي كه چقدر خنديدم ماماني معلوم شد شما از چه جملاتي استفاده مي كنيد ها
نوشين مامان آريا
12 شهریور 92 13:45
دختر ناز و خوشگل حسابي موقع شيرين كاري هات رسيده. دخمل ما بزرگ شده و نظر ميده عزيزم هميشه شاد باشي
مارال
13 شهریور 92 12:06
سلام چه وب جالبی دارید به ما هم سر بزنید
سمانه مامان پارسا جون
16 شهریور 92 13:22
گه فقط یه دونه دختر خوب و مهربون توی دنیا باشه ، اون تویی . . . روزت مبارک عزیزم
مامان رومینا
16 شهریور 92 19:02
عزیزم امروز روز توست ، امیدورام از لحظه لحظه زندگیت لذت ببری و به تمام خواسته های زندگیت برسی عرض تبریک به بهترین دختر دنیا روزت مبارک محیا جونم
مامان رومینا
16 شهریور 92 19:02
ماشالا بهش چقدر شیرین حرف میزنه
مامان تارا و باربد
18 شهریور 92 11:05
عزیز دلم با اون فرهنگ لغتت می بوسمت محیا خوشگله
مامان ثمین
20 شهریور 92 3:01
سلام دوست عزیزم خوبین شرمنده چند وقتی اصلا حس نوشتن نداشتم اما حالا اومدم وجبران کردم با 10تا پست جدید اگه پیشم بیای خوشحال میشم راستی ممنونم که تواین مدت تنهامون نذاشتی وبهمون سر زدی مرسییییییییییییییییییییییییییی
مامان سهند وسپهر
21 شهریور 92 10:38
مامان سيد محمد سپهر
2 مهر 92 14:20
عزيزم قربون اون خونه به دوشيت برم