رویای چهل ماهگی!
سلام به همه دوستای گلم!
من به چهل ماهگی رسیدم و الان خیلی احساس پختگی میکنم!!
آخه شنیدم میگم عدد چهل نشانه به کمال رسیدن و پختگیه! و منم همین احساس رو دارم!
این ماه یه سفر جالب و دیدنی با مامانی و بابایی و یکی از دوستان و همکارای بابایی و یکی از دانشجوهای بابایی به ترکیه داشتیم.
و قرار بود بابایی و دوستش و دانشجوشون برن به یه کنفرانس.
سفر خیلی خوبی بود و به همگی خیلی خوش گذشت.
منم تجربه های جدیدی کسب کردم و الان با این تجربه های سفر واقعا پخته شدم!
تو همه کارها پیشرفت کردم از جمله حاضر جوابی! دقت در ریزترین نکات رفتاری مامان و بابا، کاردستی درست کردن و...
و اینکه تمام ذهنم شده سوال، دائما درباره همه چیز سوال میپرسم و کنجکاویهام به اوج رسیده،
مثلا الان ذهنم درگیر ماهیت «آدم آهنی» شده و خیلی راجع به اون سوال می پرسم!
اول ترم و بعد از مسافرت خیلی به مامانی وابسته شدم و هروقت کلاس میره کلی گریه و زاری میکنم تا برگرده خونه!
شاید اینم از علائم چهل ماهگی باشه!
بزودی عکسهای سفرمون رو هم میذارم.