عکسهای سفر!
سلام به همه!
ماه گذشته گفتم که یه سفر رفتیم استانبول که بابایی و یکی از همکارای فعلی و دوستای زمان دانشجوییش میخواستن برن یه کنفرانس.
عکسهاش بالاخره درست شد و حالا اینجا به یادگار میذارمشون.
بام استانبول و زیبایی های استانبول از فراز شهر
شهر مساجد شگفت انگیز
استانبول شهر تپه ها و مسجدها، اینجا تپه سرسبز و دیدنی پیرلوتی
سلفی های من و بابایی!
بازهم بر فراز شهر تپه ها و مسجدها و چشم اندازهای آبی و پلهای زیبا
ما و دوستای خوش سفرمون رفتیم مرتر
مسجدی در قلب استانبول که توش نماز خوندیم و عکس گرفتیم در منطقه آکسارای
مراکز خرید و تفریحی و ژستهای کودکانه و سرخوشانه من!
سفری به جزایر پرنس و سوار بر کشتی رو دریای مرمره!
بازار بزرگ و سرپوشیده استانبول که مثل بازارهای خودمون بود و از کتیبه های فارسی سردر بازار احساس خوبی بهت دست میده که تمدن ایرانی و اسلامی چه عظمت و نفوذی برای خودش داشته!
و البته مناظری ناخوشایند از کودکان و زنان بیچاره ای که زخم جنگ تو سوریه و کوبانی رو میشد تو چهره شون دید و بی خانمان و سرگردان منتظر تصمیم سرنوشت، در جای جای شهر تمنای کمک داشتند.
خدا کنه هیچ وقت تو هیچ جا جنگ نباشه.
این سفر با زیباییهای زیادش برای خانواده ما و همسفرای نازنینمون تجربه خوب و به یاد ماندنی شد و
آرزو کردیم بازم فرصت پیش بیاد که بریم استانبول و بقیه جاهای دیدنیش رو ببینیم و انشالله دفعه بعد هیچ صحنه ای که نشون از جنگ و بدبختی یه سری مردم بیگناه باشه رو نبینبم.
راستی حالا که چهل و یک ماهه شدم علاقه زیادی به سخنرانی و تهیه فیلم از خودم دارم که اگه فرصت شد نمونه کارهامو برای وبلاگ آماده میکنم.