نون بربري با سايز محيا!
سلام به همه!
امروز با بابايي رفته بوديم نون بخريم، اونم چه نوني؟ بربري! به به! به قول يه شاعر محلي:
بربري، بربري! بيسكويت مادره! بربري، بربري! بيسكويت مادره!
عجب شعر بي معني و بي ربطي! ولي من عاشق اينم كه يه كاسه ماست و يه تيكه بربري داشته باشم! تا كلي وقت حالشو ببرم!
ماماني ميگه تنها نوني كه محيا نميتونه به راحتي با دندون كوچولوش تيكه كنه، همين بربريه! البته شما فكر بدي درباره بربري نكنيدها!
من كه هميشه بايد تو همه كارها و همه جا حاضر باشم، تو نونوايي كلي مراحل آماده كردن و پخت نون رو زير نظر گرفتم كه يه وقت نونها
بي كيفيت نباشن! خوب بپزن، نسوزن، خمير نشن.
آخر سر آقاي نونوا كه يه دختر كوچولوي خوشگل تپلي هم داره كه خيلي با من دوست شده، بهم يه جايزه داد!
يه نون بربري كوچولو مخصوص محيا، با سايز محيا!
منم خيلي خوشحال شدم و كلي وقت با نونم بازي ميكردم، اما دلم نميومد بخورمش!
حالا عكسش رو گذاشتم كه يادگاري بمونه.