من مستقلم!
سلام به همه
امروز بابايي خوشحال بود و ميگفت بالاخره يارانه محيا را دادن،
هرچي دور رو برم را نگاه کردم چيز جديدي نديدم که اینقده خوشحال کننده باشه!
بابایی ميگه ديگه دخترگلم دستش تو جيب خودشه!
حالا منو ميگي همينجوري مونده بودم كه اين چيزا چيه و بابايي چرا اينقده خوشحاله؟
با توضيحات بابايي فهميدم يارانه يه چيزيه كه ميريزن تو حسابش و اونو كه بده پوشك بهش ميدن!
بابايي گفت محيا روزي 1000تومن پوشك ميسوزونه، اگه سعي كنه كمتر بسوزونه يا دوگانه سوزش كنيم،
ميتونيم يارانه اش رو به جاي پوشك تو كاراي ديگه سرمايه گذاري كنيم كه بدرد آينده اش بخوره! مثلا طلا،
همينطوري داشت حساب و كتاب ميكرد كه من گلاب به روتون...
واي ديگه هنگ كردم از اين همه حساب و كتاب!
بابايي اينقده حساب و كتاب نكن، بذار از زندگي مون لذت ببريم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی