محيا کوچولومحيا کوچولو، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره
امیرنیکان کوچولوامیرنیکان کوچولو، تا این لحظه: 7 سال و 3 ماه و 1 روز سن داره
پسرعمه پوریاپسرعمه پوریا، تا این لحظه: 7 سال و 4 ماه و 19 روز سن داره
دخترخاله سارینادخترخاله سارینا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره

فرشته اي بنام محیا

شروع ترم!

1390/11/23 12:44
نویسنده : محیا کوچولو
1,085 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه!

امروز بالاخره بعد چند وقت ظاهرا ترم جديد شروع شد! البته ما كه چيزي نديديم!

من كه نگران بودم بابايي روز اول به موقع بره سر كلاس از ساعت 5.5 صبح پاشدم به سر و صدا! مگه بيدار مي شد؟

اينقده داد و بيداد كردم، موهاشو كشيدم و پتو از روش كشيدم تا بالاخره بيدار شد! تازه طلبكارم بود كه چيه نميذاري بخوابم بچه؟!

گفتم بابايي پاشو روز اول كلاسها وسايلتو جمع كن، يه كم درسهاتو حاضر كن و به موقع برو سر كلاس كه تا آخر ترم پرانرژي باشي!

اما بابايي پتو رو كشيد رو خودشو گفت دخترم خوب نيست از الان اينقده شعار بدي! هفته اول كه همه جا تق و لقه! تازه دخترم  

اونوقت كه ما دانشجو بوديم، تنبلاي كلاس عقيده داشتن ترم بهاره، يعني اينكه كلاساي واقعي از بهار شروع ميشه!

قبل از عيد كه اولش هوا سرده و بعدشم كه آدم تو حال و هواي عيد ميفته، نميشه درس خوند كه!

گفتم به به! چشمم روشن بابايي! من به شما كار ندارم، هر روز 5.5 صبح بيدارباش ميزنم! از امروز هم كلاسامو شروع ميكنم!

 

اينم كلاس من!

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (27)

رادین
23 بهمن 90 14:09
من حاضر
عاشق باران
23 بهمن 90 14:11
آخ که چه استادی بشی تو خاله جون
masome
23 بهمن 90 18:46
خیلی وروجکی.محیا جون واست تو وبلاگم کلاه گذاشتم برو ببین
مامان ماهان
23 بهمن 90 19:54
ای جوووووووووووووووونم فدات بشم با این درس خوندنت
مامان نفس
23 بهمن 90 21:13
عزیزم من از 5 ماهگی شب ها هم آب به نفس میدادم هم اب میوه سبک.مثل اب سیب.البته اگه شیر خودتو میخوره یه کم سخت اب یا ابمیوه رو قبول میکنه اما اگه به شیشه هم عادت داره خیلی راحت تر میشه..کم کم هم بهش شیشه بدی بعدا برای ابمیوه و اب و شربت ها خیلی راحت میشی.
مامان زهره
24 بهمن 90 13:31
الهی تو هم مثل بابا استاد بشی
مامان زهره
24 بهمن 90 13:32
چه شاگردهای خوبی. اهل تقلب که نیستن تازه حرفهاتو هم گوش می کنن.
پوريا پهلووون كوچولو
24 بهمن 90 14:11
اي جان همه حاضر پوريا غايب عروس خاله ميشي


خاله من فقط ادامه تحصيل ميدم!!
مامان رضا جونی
24 بهمن 90 14:18
ای شیطون بلا
مامان ترنم کوچولو
24 بهمن 90 14:47
الهی عزیزم
ملی مامان میکاییل
24 بهمن 90 17:11
این دخمله ما که همیشه کلاه سرشه ؟؟؟
فریبا
24 بهمن 90 17:53
عجب کلاسی! منم حاضر!!
مامان الینا
25 بهمن 90 2:33
وای فدات بشم خاله جون
مامان تارا و باربد
25 بهمن 90 11:26
الهی این دخمل ناز استاد کوچولو
مامان نگار
25 بهمن 90 12:17
آخییییی نازییییییییی
نگار(مامان سام)
25 بهمن 90 12:53
به به کاش استاد ما هم تو بودی عزیزم. به ما هم سر بزنید حوشحال میشیم.لطفا در نظرسنجیمون هم شرکت کنین.
فاطمه و محیا
25 بهمن 90 13:16
سلامl محیا جونم مامانم تو سایت نازنازیا تو رو دوباره دوست من و اجی جون کرده


ممنون منم شما را انتخاب ميكنم حتما
مامان پریسا
25 بهمن 90 16:00
به به شما که به شاگردات نمره میدی؟ راستی ما هم در نانازیا هستیم هاااا
سمانه مامان پارسا جون
25 بهمن 90 17:09
ولنتاین مبارك ، همراه یك بغل گل رز ، یك سبد ستاره و یك دنیا آرزوی شادباش . . .
سمانه مامان پارسا جون
25 بهمن 90 17:09
قربونش برم من
مامان ماهان
26 بهمن 90 16:09
ولنتاین مبارك همراه یك بغل گل رز ، یك سبد ستاره و یك دنیا آرزوی شادباش . . .
مامان محمدجان
27 بهمن 90 7:37
چه کلاس باحالی چه معلم خوشمزه و وظیفه شناسی خاله جون اگه همه مثه تو بودن دنیا گلستون بود
مادر کوثر و علی
27 بهمن 90 11:35
سلام عزیزم امیدوارم در کنار هم همیشه شاد و سلامت باشید اومدم بگم دوستتون دارم و آپم
ثمین
27 بهمن 90 20:16
سلام اومدم ازتون دعوت کنم تا از نمایشگاه هفت سین دنیای نفیس دیدن کنید منتظرتون هستم
مامان محمد صدرا
28 بهمن 90 8:05
محیا جون سعی کن با جدیت کار کنی و ادامه بدی و مدارج بالا رو طی کنی! راستی خاله مثل بابایی به شاگردات سخت نگیر گناه دارن !
مامانی حنانه عسل
1 فروردین 91 5:12
چقدر بهت مید خاله. سال نو مبارک. ممنون که یادی از ما کردی
زهرا از نی نی وبلاگ213
4 اردیبهشت 91 16:01
سلاااااااااااااااام به به چقدر خوشگل وخوش عکسی ماشالا منم میخوام عکس محمد حسینمو تو وبلاگ بذارم نمیدونم بخاطر سرعت اینترنته یا من بلد نیستم و نمیشه اگه ممکنه راهنماییم کنید ممنونم