سفر زمستاني!
سلام به همه!
فاصله پستهاي ما داره به ركورد يك ماه ميرسه ديگه!
هيچ وقت فكر نميكرديم اينقده فاصله بيفته بين پستهاي وبلاگ ولي شده ديگه!
بعد از نوشتن پست سي ماهگي يه مسافرت چند روزه رفتيم به اراك و اصفهان و به خانواده هاي پدري و مادري سرزديم!
تو اراك فهميديم عمو محمد با ماشين چپ كرده بوده ولي به ما خبرشو نداده بودن كه نگران نشيم، البته خداروشكر عمو آسيب
زيادي نديده بود ولي دوتا ماشين رو با عجله كاريش زده بود درب و داغون كرده بود! بهرحال خدا خيلي بهش رحم كرده بود.
تو اون چند روز به فاميلها سرزديم و به گلخونه بابابزرگ هم رفتيم كه خيلي خوب شده بود. تازه چندتا مرغ و خروس و ببعي هم داشتن.
از اتفاقاي مبارك اين سفر برقراري رابطه بسيار خوب من با عموها و بخصوص عمو وحيد بود كه حسابي با همه جور شده بودم.
تو اصفهان هم يه روز رفتيم گردش تو شهر و يه روزهم يه مهموني داديم و كلي از فاميلهاي ماماني رو به آش رشته مهمون كرديم.
كه تو اين مهموني هم به من خيلي خوش گذشت و با خيلي از بر و بچه هاي فاميل آشنا شدم.
برگشتني ماماني و بابايي سر يه چيز بيخودي كل راه رو در سكوت گذروندن! و بعدش دوباره همه چي درست شد!
گشت و گذار در ميدان تازه ساخته شده امام علي (ع) اصفهان