محيا کوچولومحيا کوچولو، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 3 روز سن داره
امیرنیکان کوچولوامیرنیکان کوچولو، تا این لحظه: 7 سال و 2 ماه و 21 روز سن داره
پسرعمه پوریاپسرعمه پوریا، تا این لحظه: 7 سال و 4 ماه و 8 روز سن داره
دخترخاله سارینادخترخاله سارینا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 3 روز سن داره

فرشته اي بنام محیا

روياي نوزده ماهگي!

1391/11/4 17:12
نویسنده : محیا کوچولو
642 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه!

ما هنوز داريم با بيماري كلنجار ميريم و ببخشيد كه نتونستيم بيايم بهتون سربزنيم، گفتيم شايد واگير كنيد!

دوستي يعني همين ديگه! آخه اگه بيايم يه نظر بذاريم و شما اونو تاييد كرديد و سرما خورديد، ما خودمونو مسوول مي‌دونيم!

تو همين بل بشوي مسافرت و سرماخوردگي، نوزده ماهگي هم تموم شد.

اين ماه هم خيلي كارهاي جديد و حرفهاي جديدتر ياد گرفتم. دايره لغاتم اينقده وسيع شده كه ديگه حساب كلمه هايي كه

ميگم از دست ماماني و بابايي در رفته.

تو اين مسافرت ديگه تقريبا با همه فاميل روابط حسنه اي برقرار كردم و ديگه از غريبي كردن خبري نبود.

مثلا با بابابزرگهام خيلي دوست شدم و حتي بابابزرگ اراكي را با خودمون چند روز اورديم خونه!

و از روزي هم كه رفته چندبار سراغشو گرفتم!

حالا هر كي رو بخوام صدا كنم اينقده ميگم بيا بيا بيا، وقتي هم بياد اينقده ميگم بشين بشين بشين تا طرف كلا از كار خودش بيخيال ميشه!

وقتي جلوي مغازه‌هاي لباس فروشي ميريم، ياد گرفتم به هر لباسي با يه لحن خنده داري ميگم «قشنگ»! «قرمز»!

جمع كردن سفره و بردن وسايل تو آشپزخونه شده مهمترين وظيفه اين روزهاي من تو خونه!

 بجز كلمه هاي زيادي كه ميتونم درست بگم بعضي كلمه هايي كه حرفهاي پ ش س ژ دارن رو خيلي خنده دار ميگم!

مثلا آبابونه (آشپزخونه) و غ غم (شلغم)! و ...

با لحن خيلي شيريني هر كي از در بياد تو ميگم «دلام» (سلام)!

هركي ازم بپرسه چطوري؟ ميگم «ووبم» (خوبم)!

هرچي بهم بدن يا ازم بگيرن من ميگم «ممنون»! يا جديدا ميگم «مرسي»!

تو مكالمه هاي تلفني خيلي پيشرفت كردم!

جديدا كلمه هاي چند بخشي و بعضي جمله هاي دو كلمه اي رو ميگم!

مثلا با اومدن صداي زنگ خونه، موبايل، تلفن يا صداي اس ام اس زود ميگم «كي بود؟»

وقتي ماماني يا بابايي جايي برن ميگم «الان مياد»!

وقتي به كسي ميگم بيا، تا مياد پيشم ميگم «اومدي؟»!

وقتي يه برنامه تلويزيون تموم ميشه ميگم «تموم شد»!

فعل هاي اول شخص و دوم شخص و سوم شخص رو براي بعضي فعلها ميگم كه باعث حيرت ماماني و بابايي ميشه!

مثل اومدم، اومدي يا اومد!

از 54 كارت بن بن بن بيشتر از 30 تا رو ميشناسم و با علاقه زيادي ميخوام بيشتر ياد بگيرم!

به طور شگفت انگيزي شلوغ كار شدم و خرابكاريهاي زيادي رو تو خونه به ثبت رسوندم كه آخرين مواردش پاره

كردن چندتا از برگه هاي امتحان بابايي بوده كه حسابي از اين كار حرصش درومد!

ماماني و بابايي شونصد تا برگه امتحاني دارن كه از دست من نميدونن چجوي بايد صحيح كنن!

بهرحال اين روزها من دارم حسابي تو خونه فرمانروايي ميكنم و هركاري دلم بخواد ميكنم و كسي هم جلودارم نيست.

فقط اين مريضي دست از سرمون برداره ايشالله فعالتر هم ميشم!

اينم دو سه تا از آخرين عكساي اين ماه! از بس هوا سرده دلمون گرفت گفتيم با تريپ تابستوني عكس بگيريم!

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (17)

مامان نیایش
6 بهمن 91 22:46
سلام عزیزم خدا بد نده الهی همیشه سالم باشید از این سرما خوردگی که ما هم دل خوشی نداریم بد جوری امسال گیر داده بع نیایشی براتون آرزوی سلامتی دارم همیشه به سفر و شادی و خوشی چه شیرین زبون شده این شیرین عسل ببوسش
مرمر مامان محیا
6 بهمن 91 23:53
این مرحله شیرین ترین مرحله زندگی بچه هاس...خدا دختر ناز رو واستون حفظش کنه...با تبادل لینک موافقید؟
مادر کوثر
7 بهمن 91 7:49
عزیززززززززززمممممممممممم شیرین زبونمممممممممممم دختره دیگه زود زبون باز میکنه براش کتاب زیاد بخونید تا سریعتر جمله بندیهاشو شروع کنه! و مثله کوثر بتونه بیشتر بلبل زبونی کنه و اونوقت بیشتر میشه خوردشششششش
مامان نسترن
7 بهمن 91 14:22
مامان رومینا
7 بهمن 91 23:54
ای جاانم شغلم گفتنت منو کشتهمحیا کوچولو اینجوری لباس پوشیدی که سرما خوردیاایشالا زود خوب شی بیشتر برگه های مامان بابا رو پاره کنیرمزو خصوصی میفرستم بیا عکسا رو ببین محیاگلی
عاشق باران
8 بهمن 91 0:26
به به چه خانم شده محیا گلی
مــــــــــــــــلی
8 بهمن 91 8:37
ای ول دختر همین روزاست که کتاب چاپ کنی !!!
مامان تارا و باربد
8 بهمن 91 14:18
اول که 19 ماهگیت مبارک و امیدوارم همیشه سلامت باشی خانوم کوچولوی شیرین زبون چه عکس نازی گذاشتی دست مامانی درد نکنه لطفا به برگه دانشجوهای بیچاره کاری نداشته باش عزیزم بوسسسسسسسسسسس برای محیا خانوم گل
مامان نگار
8 بهمن 91 22:20
محیا جون حسابی جیگر شدیا خوردنی خوردنی والا محیا جون خبر خاصی نیست که قابل نوشتن باشه
مادر کوثر
9 بهمن 91 10:21
فرخنده میلاد فخر کائنات، حضرت ختمی مرتبت، محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلاله پاک و مطهرش، رئیس مکتب، حضرت امام جعفر صادق علیه ‏السلام، بر پیروان راستین حق تهنیت باد.
سمانه مامان پارسا جون
9 بهمن 91 12:44
چقدر عکست بانمکه محیا جون میبوسمت گلم خیلی وروجک شدی و البته خیلی هم باهوشتر هزارماشاا...
اعظم مامان آوین
10 بهمن 91 23:41
جووووووونم .قربون ژستهای این نازنین دختر . ماشالا به محیای باهوش خودم .
نوشین مامان آریا
11 بهمن 91 20:10
فرشته کوچولوی ناز حرف زدنتو قربون شیرین عسل چه عکسهای نازی همیشه شاد و سلامت باشی
مامان پوريا پهلووون كوچولو
12 بهمن 91 12:13
جانم اميدوارم هميشه سالم و تندرست باشيدسفر زمستوني اين سوغاتياهم با خودش مياره
مامان سهند و سپهر
13 بهمن 91 22:18
ای محیا جیگری چقده ناز شدی به به چقد بزرگ شدی ماشالا . مرسی خاله جونخدا ایشالا همه بیماران و شفا بده. می بوسمت
مامان فرشته ها
13 بهمن 91 23:43
ای جانم.که انقدر شیرین زبون شدی شما
مامان امیررضا
14 بهمن 91 17:30
به به چه خانومی شدی واسه خودت خاله. خوش به حال مامانی شده با داشتن دختر زبر و زرنکی مثل تو.