سلام به همه! به اين بابايي ميگم، آخه بابايي دست خودم كه نيست، شما اين بلا رو سرم آورديد، چند روزه زندگي و نظم كارم ريخته بهم، همش هم تقصير بابايي و مامانيه، آخه يكي نيست كه بهشون بگه شما كه تجربه نداريد چرا بي احتياطي ميكنيد؟ يه وقت ديدي يه بلايي سرم اورديد ها! از ما گفتن. حالا پيش چندتا دكتر هم رفتيم، اين دكترها هم فقط بلدن دل ما ني ني ها را محكم فشار بدن و بگن چيزي نيست خودش خوب ميشه! يكيشون تازه تو گوشم رو هم نگاه كرد و گفت چيزي نيست! كاشكي زبونم را ميفهميديد كه خودم دردم را توضيح بدم، شايد بهتر ميتونستيد مداوام كنيد، البته با اين استعدادهايي كه من تو آدم بزرگها ميبينم اونم بعيده! ببخشيدا! راستي دكتر بهم زينك سولفات داد، اگه نظري ...